-
از عشق و دلدادگی
دوشنبه 17 بهمنماه سال 1384 06:43
خسته ام از جنس دیوار و هر چه قفس , از آرزوهای بر نیامده و حبس نفس . خسته ام از دورنگی و ریا , خسته ام از حجم سنگین نفس , باز می رسم به همان دلدادگی و هحدوده قفس . خسته ام از ابر و باران و خورشید و دود و غبار , خسته از طلوع و غروب دهشتزای این دیار , منم و فصل کوچی پوشالی از این بهار . خسته ام از رفت و آمدهای دور . خسته...
-
خدای همیشه همراه..!
پنجشنبه 13 بهمنماه سال 1384 19:36
همه ی ما در ساحل زندگی قدم میزنیم و هر گاه که به پشت سر خود نگاه میکنیم دو جای پا میبینیم یکی واسه خودمون یکی برای خدا ولی یه روز دیدم در بعضی از روزهای زندگیم که سخت ترین روزها هم بود فقط یه جای پا روی ماسه است گفتم ای خدا مگه نگفتی که اگه به یاد تو باشیم تو هم با مایی پس چرا منو تنها گذاشتی اونم زمانی که واقعا به تو...
-
تولدت مبارک/ دقیقه های خاموشی
چهارشنبه 12 بهمنماه سال 1384 07:15
سلام امروز یکی از بهترین روزهای زندگیم خواهد بود و جشنی بزرگ خواهم گرفت چون سالروز تولد وبلاگ هست یک سال گذشت خیلی زود نگذشت دیر هم نشد یک سال همون یک سال بود یادمه اولین عنوان وبلاگم اسمش طنز روز بود دومیش من و خودکار آبیم سومیش روزهایم آفتابی است چهارمیش روزهایم برفی است طی این سالها با خیلی چیز ها آشنا شدم دوستانی...
-
از دست این سرور ها ...
پنجشنبه 6 بهمنماه سال 1384 19:02
سلام به همه دوستان بعد از سلام تشکر کنم از سارا که منو مجبور کرد خیلی سریع پیگیر بشم ببینم چرا تالار گفتمان وبلاگ غیبش زده ... اول فکر کردم واسه اینه که قالب رو دستکاری کردم پریده اما دیدم نه همه چیز سر جاشه . رفتم دنبال ریشه اصلی میدونید چی دیدم ....!؟ با عرض پوزش به دلیل تعویض سرور استفاده از مطالب این سایت در این...
-
لب به ستایش گشوده ام
پنجشنبه 6 بهمنماه سال 1384 16:52
برنیلی آسمان رویاها با خون دل من نوشته شد نامت و در دفتر کوچکم, غزلهایم مرداب دو چشم شهلائیت را برایم ترسیم می کنند بر سینه سرخ هر داغدیده ای از آغ آرزوهای گداخته و از خروش و نهیب عشق جویبار قشنگ آتش خشمت به بستر وهم خیالاتم صدمه زده است ومن از ایثارم می شکنم واز هر رهگذری نفرینی می قاپم . اینک در آرزوی یک ترحم لب به...
-
نم نم باران تا سپیده صبح
پنجشنبه 6 بهمنماه سال 1384 01:40
با چشم های خسته در زیر نم نم باران تا سپیده صبح , تا خود صبح و آغاز نور طلایی گریه کردم دیشب تا وصل امروز , مه در حادثه ای مرده بود و من عصاره شب تیره را با سرکشید م , جرعه ای به خشکی هدیه دادم تا پایان آنروز , شاید دیگر شبی , شبی خجل نگردد از ستاره باران در قلب آن خموشی رعب و وحشت , ناگه چه خروشی برخاست که گفت : تو...
-
دیگر بیهوده است
پنجشنبه 6 بهمنماه سال 1384 01:38
هر صبح به صبح ، پروانه از تشعشع نور خورشید خانوم می آید و دفتر مشقم را با حسرت گلبرگ خط می کشد . و با شبنم ، پای دفتر مشقم را نمره می گذارد ، نمره بیست . دراین هنگام پاک کن دیگر بیهوده است و هیچ مهارتی را نمی پذیرد. حال اگر خطی پاک کنم جایشان پیداست و نمی توان نادیده گرفت و بی بهانه از آن گذشت . ای که خط خوردگی مشقم...
-
ش یعنی پر شاپرک
یکشنبه 2 بهمنماه سال 1384 06:21
(خیلی ممنون از اینکه این چند روزه منو تحمل کردید تا بتونم روی بعضی ها رو کم کنم... بازهم میگم ببخشید... دوستون دارم.) ش یعنی پر شاپرک ش یعنی شراب نابی ش یعنی از شریعت شیواتر ش یعنی شریان خون لاله عاشق ش یعنی پایان شب تار شیشه ام از ش تو رنگ می گیرد ش تو یعنی شفابخش تن من ش تو مرا شیر می کند .شمع از ش تو نور می گیرد ....
-
سماق بمکید
جمعه 30 دیماه سال 1384 08:29
سلام ..دارم قالب جدیدی آماده میکنم واسه تولد یک سالگی وبلاگم خوب تا موقع سماق بمکید ...درست میشه...زنگ تفریح شده
-
متاسفم (رو کم کنی شده)
شنبه 24 دیماه سال 1384 19:54
سلام به همه دوستان خوبم این کار واسه رو کم کنیه.. منو ببخشید که اینکارو کردم روزهای برفیم هنوز برفیه....اینم یه دسته گل ناقابل واسه احساس شرمندگی... (پیشاپیش عید غدیر خم رو هم تبریک میگم)... « لطفا صفحه رو تا میتونید نبندید ! ممنون »
-
انتظار
جمعه 23 دیماه سال 1384 12:03
منتظر باشید.!؟
-
ایمیل وبلاگ
پنجشنبه 22 دیماه سال 1384 17:06
دوستان خوبم اینم ایمیل وبلاگ iliya.co.sr@gmail.com به امید ایمیلهای خوبتون
-
غرور وحشی من
پنجشنبه 22 دیماه سال 1384 14:24
صدا کن مرا , تا صدا کنم ترا , و همه با هم یک صدا بگوئیم صدا کن مارا , منی که طنینم از جنس خاک پاک و ایمان بود و تکیه ام بر خویش, منی که هیبت البرز در سکوتم بود, منی که از غم بی همدمی , غرورم مرد و شبی از درد حقارت روح ایمانم شکوه و عظمت خود را در خود کشت و همان غرور مجروحم در خاک تشنه و چرکین کوچه ها لغزید و به پای...
-
روزگار پر هیا هو
جمعه 16 دیماه سال 1384 09:14
این روزهاخیلی سرم شلوغ شده... تنها موسیقی میتونه منو از این شلوغی نجات بده بر میگردم....
-
اگر چه سخت دلگیرم
جمعه 16 دیماه سال 1384 09:11
اگر چه سخت دلگیرم ، در این تکرار مکررات اسیرم لیکن از صمیم قلب تُرا ای زیبای خُفته در رختخواب شب ، تُرا تا لحظه دیدار ، تُرا تا مرز بی انکار ، تُرا می خواهم و تُرا می جویم . ( خدا ) اما تو مثلِ همیشه مرا در خود جا مگذار ، نگاهم کُن ، نگاه منم همان خودِ تنهایی در سقف کوتاهِ دلتنگی . حریص ام برای لحظه موعودت ، گریزی...
-
پر از تشویش و اضطراب
چهارشنبه 14 دیماه سال 1384 00:41
سلام شرمنده دیر آپلود کردم پر ازغم ، پر از تشویش و اضطراب بود ، ژرفای نگاهش یا آنمردی که سراسر شور بود تکیه گاهش یک دیوار گلی بود . می گفت : از باغاتِ سبزِ شهرش و اشکی که حلقه زده بود کنجِ نگاهِ خسته اش ، و آهی کشید از درون ، از عمقِ دلْ و غمی مبهم شنیده می شد در اعماقِ آه اش . دستانی پینه بسته داد از داغِ جور و تلاشِ...
-
ممنونم
چهارشنبه 7 دیماه سال 1384 09:51
سلام به همه دوستان خوبم ..... از همه تبریکاتتون خوشحال شدم امیدوارم این روزها همیشه برفی و به یادگار بمونه.... از طرف همه شما نایبو زیاره هستم امیدوارم قبول حق تعالی باشه....
-
پادشه خوبان منو طلبید...
شنبه 3 دیماه سال 1384 07:25
سلام به همه دوستای خوبم کیبرد فارسی نیست یه خودره نوشتن مشکله الان مشهد هستم یک هفته ای اومدم حال و هوا عوض کنم از طرف همه دوستان میرم حرم زیارت میکنم...امیدوارم که قسمت تک تک شما بشه ...روزهایتان برفی خیلی خیلی خوش بگذره... توی همین هفته تولدمه 0; i--) { for (j = n; j > 0; j--) { parent.moveBy(-i,0);...
-
شب یلدا
پنجشنبه 1 دیماه سال 1384 00:48
ماه تابان , سرو خوبان , جان جانان , ای خوب ِ من با من بخوان ْ با من بمان , آب ِ روان, عشق ِ جوان, نابسامان , ای عشق ِ من ْ بامن جوان , با من دوان , ابر ِ باران , نور ِ یاران در بامدادان , ای روح ِ من , با خون ِ من تی رو کمان , ای چشم ِ من , با من بخوان با من بمان ... ای خوب من ماه تابان امشب مرو...( فرا رسیدن عید...
-
صبحی در پشت در
چهارشنبه 30 آذرماه سال 1384 01:26
مانده برجای ،جای کفشی و نای جورابی در می زند ، چشم بگشای ! ای خرمن گل بی ا با گلوی خروسان اذانی بگو از آن فاصله بسی ار دور هر روستای ی بر می خی زد از جای ، قرص نانی و کمی پنی ر تا پای ان کوه ، ی ا بی لی بر شانه و زنبی لی در دست و شای د شالی بر کمرش و گی وه ای در پای دارد . ناقوس شخم کم کم باورم می شود . بدانید : آسمان...
-
ببخشید
یکشنبه 27 آذرماه سال 1384 08:12
سلام این چند وقته حالم خوب نیست افکار شیطانی پیدا کردم بعد خیلی کامل توضیح میدم. (شرمنده بهتون پس میدم )
-
تهاجم فرهنگی
پنجشنبه 24 آذرماه سال 1384 22:37
-
بگذار بمیرم در کنار تو
چهارشنبه 23 آذرماه سال 1384 19:31
وه ! چه شوم و وحشتناک است اینکه زردِ زردْ در خزان بمیرم . وه ! چه سخت است همچو درخت سرو بودن و آخر ، در تنوری برای یک تکه نان بمیرم. وه !! ترسِ من از مرگ نیست بلکه از ماندنْ عاجزم و می هراسم ، یا مثل دیگران بمیرم . وه !! چه زیبا به بَره های پرواری آب و دانه می دهند ، می ترسم همچو همان بره که در دکانْ می میرد، با چاقوی...
-
تو را میبینم
دوشنبه 21 آذرماه سال 1384 20:26
چند صباحی است دلم می ل به آرزوئی دارد تا از خدا بطلبمش اما زحمت زی اد دارد چون عاشق است می ل به گفتگو دارد . به خی الم لحظه های شادش دری ائی ست آبی آبی ، و انتهائی ندارد از انتظار بگو نه از گفتگو ؟ آن همه خواب و خ ی ال گذشته همه باطل شد ، کو آرامشی که مرا کشاند تا بام گفتگو ؟ مغرور مشو بی ا تا بام خی الم که فوج فوج...
-
تقدیم به شما با هزاران دل بی درد
یکشنبه 20 آذرماه سال 1384 19:41
سلام اینقدر از اینطرف اونطرف فشار آوردن دوستان که چرا اکش کردی وبلاگ گروهی رو منم مجبور شدم دوباره بسازم امید به این است همه استفاده کنند با مراجعه به سایت http://www.mihanblog.com و وارد کردن weblog : dardedelbade و username : azad و pass : 123456 مطلب بنویسید خیلی راحت حتی میتونید به دوستانتون هم سفارش کنید. با...
-
عشق
یکشنبه 20 آذرماه سال 1384 15:57
بگذار عظمت عشق را درک نکنی زیرا آنقدر عظیم است که تو و هستی تو را نیز نابود می کند بگذار گرمی عشق را حس نکنی تا معنی خاکستر عشق را نیز ندانی اما...اما اگر عاشق شدی فقط یکی را دوست بدار, تنها برای یک نفر قدم بردار وتنها برای یک نفر عشق پاک وآسمانی داشته باش !!!
-
آسمان با هزار رنگ
جمعه 18 آذرماه سال 1384 22:18
زمین با هزار افسانه .... ............ مرا می دید که در مرگ ِ عشق ، سیه پوش بودم . پری ِ کوچک ِ غمگین ، در آغوشم بود از چشمانش خون می تراوید و از قلب من آهنگهای سنگر یزه ها و ..... کجاست بوسه عشق ؟! کجاست ....؟ کجاست ...؟ (در گذشت مسافرین سانحه هوایی تهران و هنرمند کهنه کار صدا سیما منوچهر نوذری به همه تسلیت میگم و...
-
آرزو تو را میطلبم با من بیا
سهشنبه 15 آذرماه سال 1384 08:05
آرزو یعنی ، خیال آرزو یعنی ، خواست ه دل از خدای مهربان آرزو یعنی ، حرف دل در خفا آرزو یعنی ، خواستن ِ از درون تا ابراز درد دل آرزو یعنی ، آنچه که در دل من حس می شود و من به عینا آنرا می بینم آرزو یعنی تو ، یعنی خود ِ تو در اذهان ِ من ، یعنی هرچه که تا کنون دنبالش بوده ام ، یعنی تو هم عاشق شوی آرزو یعنی ، حرف نا...
-
شیفت دلیت
دوشنبه 14 آذرماه سال 1384 15:31
چه استقبالی شد پس پاک بشه بهتره
-
نوشتن آزاد
یکشنبه 13 آذرماه سال 1384 17:14
سلام وبلاگ گروهی راه افتاد تا آماده شدن قالب باشه ببینیم چی میشه وبلاگ گروهی امیدوارم خوب استقبال بشه