*.:.*.روزهایم برفی است.*.:.*

.*.از روزهایی میگم که همیشه واسم برفی بوده روزهایی با دونه های بلوری سفید که همیشه دوستشون داشتم روزاتون برفی.*.

*.:.*.روزهایم برفی است.*.:.*

.*.از روزهایی میگم که همیشه واسم برفی بوده روزهایی با دونه های بلوری سفید که همیشه دوستشون داشتم روزاتون برفی.*.

پر از تشویش و اضطراب

سلام شرمنده دیر آپلود کردم

پر ازغم ، پر از تشویش و اضطراب بود ، ژرفای نگاهش یا آنمردی که سراسر شور بود تکیه گاهش یک دیوار گلی بود .

می گفت : از باغاتِ سبزِ شهرش و اشکی که حلقه زده بود  کنجِ نگاهِ خسته اش ، و آهی کشید از درون ، از عمقِ دلْ و غمی مبهم شنیده می شد در اعماقِ آه اش .

دستانی پینه بسته داد از داغِ جور و تلاشِ عشقْ ، و در همان دستان ، کوله باری کهنه پر از شرم و غمِ دوری زوزه می کشید .

کمی نان و اندکی عشق و جرعه ای آب توشه راه اش را گرفت .

همان مرد در پستوی نگاهش رازهایی پنهان داشت شاید به خاطرِ زن و نوزادِ دوروزه اش قصدِ رفتن کرد .

گریستن عار است

دلم برای صداقت، راستگوئی و خنده هایت تنگ شده است .

دلم برای تو ، تبسم های شیرینت ، لحظه هایت تنگ شده است .

ببند پنجره را !!

دور ، دورِ نیرنگ است .

برای حجمِ سنگینِ باورت حتی دلم تنگ شده است .

بیا ببین ،!

هزار بغضِ شکسته و فرخورده در تهِ گلو مانده است .گر چه در این زمانه گریستن عار است .

چه می دانی که چقدر دلم برای نبودت تنگ شده است.

آسمان و ستاره ها در نظرم ، از نبودت هزار رنگ است .

هر روزیادهای خوبت از آسمانِ ابری دلم مدام و یکریز همراه با غرشِ ببر مانند بر سقف کوتاه دلم...

نظرات 1 + ارسال نظر
سارا پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1384 ساعت 08:09 ب.ظ

ایلیا جان عالی نوشتی خیلی قشنگ بود ممنون
موفق باشی اینقدر هم دیر نیا زود زود سر بزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد