خیلی سخته

خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری

 صبح بلند شی ببینی که دیگه دوستش نداری....... خیلی سخته که نباشه هیچ
 جایی برای آشتی .............بی وفا شه اونی که جونتو واسش گذاشتی ......... خیلی سخته
اون کسی که اومد و کردت دیوونه .....هوساش وقتی تموم شد بره و پیشت نمونه
             خیلی سخته که عزیزی یه شب عازم سفر شه ............ تازه فردای
 همون روز از دوست عاشقش با خبر شه 
 
         خیلی سخته توی پاییز با کسی آشنا شی ......... اما وقتی که بهار شد یه جوری
 ازش جدا شی ............ خیلی سخته یه غریبه به دلت یه وقت بشینه................. بعد به اون
 بگی که چشمات نمی خواد اونو ببین