سفری باید کرد، تا سرآغاز رسیدن سفری باید رفت همسفر باید شد با پر شاپرکی در دل شب بیصدا، اما نرم سفری باید کرد و گذر باید کرد از میان اندوه تا رسیدن به درآبادی سفری ساده ولیکن دشوار آن چنان ساده که از سادگیاش قاصدک پی ببرد به دلدادگیاش لیک اما دشوار... بیگمان این سفری نیست، که از اول آن راه هموار شود صبر هم باید داشت رنج هم باید برد خون دل باید خورد که مبادا دلت از دست زمان سیر شود یا که پشتت بکند پشت به دشواریها سفری باید کرد این سفر الزامیست... |