*.:.*.روزهایم برفی است.*.:.*

.*.از روزهایی میگم که همیشه واسم برفی بوده روزهایی با دونه های بلوری سفید که همیشه دوستشون داشتم روزاتون برفی.*.

*.:.*.روزهایم برفی است.*.:.*

.*.از روزهایی میگم که همیشه واسم برفی بوده روزهایی با دونه های بلوری سفید که همیشه دوستشون داشتم روزاتون برفی.*.

در خیابان...

در خیابان مردی می گرید

پنجره های دو چشمش بسته ست

دست ها را باید

به گرو بگذارد

تا که یک پنجره را بگشاید

در خیابان مردی می گرید

همه روزان سپدیش جمعه ست

او که از بیکاری

تیر سلیمانی را می شمرد

در قدم های ملولش قفسی می رقصد

با خودش می گوید

کاش می شد همه ی عقربک ساعت ها

می ایستاد

کاش تردید سلام تو نبود

دست هایم همه بیمار پریدن هایی

از بغل دیوارست

کاش دستم دو کبوتر می بود

در خیابان مردی می گرید
نظرات 3 + ارسال نظر
فرزاد سه‌شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:55 ب.ظ http://silenceq.blogsky.com

سلام
وبلاگ بسیار قشنگی داری
به وبلاگ من هم سری بزن مطمئن باش پشیمون نمیشی
ممنون

باران سه‌شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 11:25 ب.ظ http://tanhatarinbaran.blogfa.com

سلام !
ممنونم از حضورت...
با اومدنت خیلی خوشحالم می کنی.
من شما رو لینک کردم



ایام بودنت مدام
باران

سارا پنج‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 11:56 ق.ظ

این یکی هم قشنگ بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد